نقشه امنیتی جدید در غرب آسیا | تقلای آمریکا در برابر چند بازیگر | چند نکته در مورد همگرایی روسیه و ایران
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۶۴۱۹۲
به گزارش همشهری آنلاین، برخی از تحلیلگران غربی سالها پیش، از بین رفتن جهان تکقطبی و هژمونی مسلط را به نفع جهان چند قطبی پیشبینی کرده بودند. شاید این پیشبینی زودتر از آنچه آنان تصور میکردند، محقق شد؛ چراکه نشانههای آن درست بعد از اعلام سیاست همسایگی دولت سیزدهم و تغییر جهت به شرق پدیدار شد؛ سیاست اوراسیاگرایی که منتج به رویکرد منطقهگرایی فعال خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مقابل سیاست خارجی همسایگی ایران، روسیه نیز کوشیده است سیاست خارجی خود را براساس احیای تفکرات شوروی سابق و در عین حال روابط نزدیکتر با کشورهایی که منتقد سیاستهای یکجانبهگرایی آمریکا هستند، طراحی و تدوین کند. در این راستا، روسیه با انتقاد از سیاستهای توسعهطلبانه آمریکا، یک جبهه جدید با حضور بازیگرانی نظیر ایران و چین با هدف ایجاد یک وزنه تعادل در عرصه روابط بینالملل تشکیل داده است که این خود فرصتهای بیبدیل را برای گسترش روابط ایران و روسیه فراهم کرده است.
همچنین روسیه و ایران در بسیاری از منافع و اهداف در دوران رئیسجمهوری پوتین مشترک بودهاند و ماهیت همکاریشان به همکاری استراتژیکی تغییر پیدا کرده است و روابطشان از حالت پراگماتیگی به اهداف بلندمدت و استراتژیکی تغییر یافته است. این مسئله بستر همگرایی سیاسی را در سطوح آسیای مرکزی، قفقاز، خلیجفارس و در سطوح فرامنطقهای فراهم میآورد. بدیهی است که هماکنون سطوح همگرایی بین ایران و روسیه از سطوح روابط سیاسی به روابط اقتصادی و در نتیجه همگرایی فعال اقتصادی منجر شده است؛ بستری که میتواند زمینهساز چندجانبهگرایی و ایجاد قطب مسلط در برابر غرب و هژمون مسلط باشد.
ابراهیم رضایی، نماینده مجلس در این زمینه معتقد است که «روسها بیشترین همگرایی را با ایران داشتهاند؛ ضمن اینکه سطح مبادلات تجاری تهران-مسکو تا ۲۰ میلیارد دلار برآورد شده است.» براساس این گفته میتوان اینگونه تحلیل کرد زمانی که سطوح همگرایی سیاسی به آستانه خود برسد، زمینه همگرایی چندجانبه و همهجانبهای را فراهم میکند که در نهایت به قطبگرایی جدید منجر میشود. قطبگرایی که همراه با چین میتواند نوعی نظم جدید جهانی را بهوجود آورد که ادبیات روابط بینالملل را در دوران جدید بههم خواهد زد.
دست و پا زدنهای هژمونمهدی خورسند، کارشناس مسائل اوراسیا در این زمینه معتقد است که «دوران گذار در روابط بینالملل بهنحوی سپری میشود که دقیقا به نفع ایران، چین و روسیه است؛ این در حالی است که این سه کشور از جانب هژمون مسلط آمریکا تهدید میشوند، اما زنجیره همگرایی پویا میتواند زمینه تبدیل تهدیدات به فرصتها را ایجاد کند.» وی در گفتوگو با همشهری تأکید کرد: «هم ایران و هم روسیه هر دو از جانب آمریکا تحت تحریم هستند. همین، نقطه قوتی است که میتواند آنها را به هم نزدیک کند؛ ضمن اینکه در گذشته همکاریهای بسیار خوبی بین روسیه و ایران در زمینه نابودی تکفیریها صورت گرفت؛ آنجایی که روسیه میدانست که بدون ایران برچیدن داعش امکانپذیر نیست. درواقع میدانست ایران آخرین سنگر ایستادگی در برابر داعش است.
هماکنون نیز ایران وزنه امنیتی و قدرت منطقهای فعال است که همراستا با سیاست ضدناتویی و گسترش آن به شرق از روند پیشآمده اوکراین نیز حمایت کرده است؛ روندی که بهرغم انتقادات، روسیه مجبور بود آن را عملی سازد؛ چراکه خطر گسترش ناتو به شرق وجود داشته است. درواقع همه این موارد نوعی همگرایی و همنوایی سیاسی را بین ایران و روسیه بهوجود میآورد؛ روندی که میتواند به سطوح تعاملات اقتصادی و حتی نظامی ارتقا پیدا کند؛ ضمن اینکه این همگرایی فعال میتواند در جهت تخریب همگرایی عربی- آمریکایی و صهیونیستی باشد که دقیقا در دورنمای راهبرد منطقهای فعال و پویای آینده نیز پیشبینی میشود.»
خورسند در زمینه همگرایی سیاسی و به تبع آن همگرایی اقتصادی بین ایران و روسیه همگام با چین معتقد است که «دورانگذار کنونی آخرین تلاش هژمون مسلط آمریکا در سطوح منطقهای آسیایی است؛ هر چند آمریکا سعی دارد با ایجاد دغدغه جنگ فرسایشی جلوی این همگرایی را بگیرد یا روند آن را مختل سازد. این دغدغه البته برای ایران و چین نیز وجود دارد. مشابه شرایطی که روسیه مجبور شد که در اوکراین وارد شود تا بستر گسترش ناتو را برچیند. این مسئله در دغدغه الحاق تایوان به چین نیز وجود دارد. در هر صورت جنگ فرسایشی از جانب آمریکا برای روسیه، چین و ایران قابل شناختن است؛ چراکه حربه آمریکاییها را بهخوبی میدانند و در موقع مناسب میتوانند ضدحمله را آماده کنند؛ نظیر رزمایش ایران و چین که برگزار شد. بدیهی است که این ضدحملهها به نوعی به فهم مشترک از آمریکا و روابط آن در منطقه کمک میکند؛ ضمن اینکه این فهم مشترک به همگرایی سیاسی و در نهایت تعاملات به همگرایی پایدار اقتصادی خواهد انجامید.»
چند نکته در مورد همگرایی روسیه و ایراندر روابط میان ایران و روسیه طی چند قرن گذشته عنصر بینالمللی بهگونهای پیوسته برجسته بوده است؛ عواملی از قبیل جغرافیای استراتژیک، تمایلات استراتژیک ایران و روسیه و پیوند ژئوپلیتیک روابط ایران و روسیه با مناسبات قدرتهای جهانی علت اهمیت عنصر بینالمللی در روابط 2کشور است؛ ضمن اینکه 2کشور ایران و روسیه با نظام بینالمللی تکقطبی، هژمونی و یکجانبهگرایی آمریکا مخالفت جدی دارند. همچنین جلوگیری از گسترش ناتو از مهمترین موضوعات مشترک در حوزه سیاست خارجی ایران و روسیه است. همینطور ایران و روسیه نسبت به برخورد دوگانه غرب در زمینه حقوق بشر و دمکراسی معترض هستند و در بیانیههای متعدد بهوجود استاندارد دوگانه در غرب برای مواجهه با این موضوع اشاره کردهاند و از آن انتقاد میکنند. بدیهی است که همگرایی سیاسی میتواند زمینه همگرایی اقتصادی را فراهم کند. پایداری آن نیز در گرو معادلات و دیپلماسی فعال اقتصادی در سطح کلان است.
نقشه امنیتی جدید در غرب آسیاابوالفضل ظهرهوند، کارشناس مسائل بینالملل گفت: سفر اردوغان و پوتین به تهران را باید در سطح دوجانبه، منطقهای و چندجانبه بررسی کرد. در این راستا میتوان گفت نقش محوری ایران، روسیه و چین در تغییرات جدید امنیتی که در محیط بینالملل شکل میگیرد تعیینکننده است. کشورهای حوزه خلیجفارس هم بهخوبی متوجه این موضوع شدهاند که دیگر کسی نمیتواند به دیوار شکسته آمریکا تکیه کند؛ به همین دلیل امنیت در خلیجفارس را درونزا و با مشارکت کشورهای حوزه خلیجفارس تعریف میکنند. این تحول بسیار مثبت و اصولی از سوی ایران همواره در این سالها وجود داشته، اما امروز این موضع اصولی به زمینه قابل پذیرش تبدیل شده است. البته این موضوع به سطح دیپلماسی ما برمیگردد که تا چه اندازه این تحولات را بهخوبی مدیریت و به فرصتی برای ارتقای امنیت ملی خودمان تبدیل کنیم.
ظهرهوند افزود: سفر رئیسجمهور روسیه به تهران همزمانی بسیار خوبی با سفر بایدن به منطقه داشت؛ به این جهت که نشان میداد ایران و روسیه در موقعیتی قرار دارند که مفهومی به نام انزوا برای این کشورها بیشتر شبیه شوخی است و امروز تهران در بالاترین سطح از تحولات سیاسی قرار دارد. این سفر در مقطعی که آقای بایدن دست خالی از منطقه برگشت و عنوان کرده بود که اجازه نمیدهیم منطقه بهدست چین، روسیه و ایران بیفتد، نشان میدهد که وی تا چه اندازه دچار عقبافتادگی نسبت به تحولات است؛ چراکه منطقه زمان زیادی است که در دست ایران است و اتفاقاً آمریکا باید بهطور کامل از منطقه اخراج شود.
وی عنوان کرد: رئیسجمهور آمریکا در سفر خود به منطقه، پالسهای مثبتی به نفع ایران دریافت کرده است، امارات موضوع فرستادن سفیر به تهران را مطرح کرده و عربستان هم اعلام میکند که دست ما کماکان به سمت تهران است. ظهرهوند ادامه داد: از طرفی موضعگیری تونی بلر نشاندهنده این است که غرب متوجه این موضوع شده که دوره تکبعدی پایان یافته و همه این اتفاقات در مقطع کنونی اتفاق میافتد. آنها اذعان دارند که تحولاتی در راه است که ایران بهعنوان بخش تعیینکننده و کلیدی در این تحولات نقش دارد.
روسها هم بهعنوان بخشی از اروپا به این نقش اذعان دارند و خود آنها عامل این تغییرات هستند. ظهرهوند با بیان اینکه عملیات نظامی در شمال سوریه نقض حاکمیت این کشور است، گفت: همانطور که رهبر معظم انقلاب اشاره فرمودند هرگونه عملیاتی به این شکل هم به ضرر سوریه و هم به ضرر ترکیه است و ضمن ایجاد ناامنی در منطقه، فقط تروریستها در این میان نفع میبرند. توصیه حکیمانه و بسیار راهبردی رهبر معظم انقلاب این بود که ما میتوانیم با کمک یکدیگر هم ثباتسازی داشته و هم در تله بازی تروریستها و حامیان آنها یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی نیفتیم؛ ضمن اینکه منطقه هم بیش از این تحمل و ظرفیت بیثباتی و ناامنی را ندارد.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ایران و آمریکا ایران و چین ایران و روسیه همگرایی سیاسی ایران و روسیه روسیه و ایران ایران و چین بین الملل خلیج فارس منطقه ای ظهره وند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۶۴۱۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پتانسیل چندجانبه گرایی شانگهای در برابر اسراییل
گرچه سازمان شانگهای تا پیش از درخواست ایران در بیستوسومین نشست سران در دی ماه سال گذشته به مسئله فلسطین ورود نداشته است، اما پرداختن کشورمان به موضوع اقدامات و جنایات اسراییل و شرایط بحرانی مردم فلسطین در نشست مذکور موجب سوق دادن توجهات اعضای سازمان شانگهای به جنایات اسراییل گردید. در همین راستا، روز جمعه وزرای دفاع کشور عضو سازمان همکاریهای شانگهای در بیست و یکمین اجلاس خود در آستانه پایتخت قزاقستان به محکومیت رژیم صهیونیستی و اقدامات بی ثبات کننده این رژیم در منطقه پرداختند. از همین منظر میتوان گفت سازمان شانگهای دارای ظرفیتهای بالقوه برای معطوف ساختن تلاشها و اجماع کشورها به حل مسئله فلسطین است.
در همین زمینه، دیاکو حسینی کارشناس مسائل بین الملل در گفت و گو با قدس اظهار کرد: بنیان سازمان شانگهای بر دو موضوع اصلی بنا شد، اول مبارزه با ناامنیهای درون منطقه آسیای مرکزی به ویژه در همسایگی با استان سین کیانگ چین که برای چینیها اهمیت دارد و در واقع دروازه ورود این کشور به دنیای غرب است. اما در عین حال بعد دیگری هم دارد و ان همکاری متقابل چین و روسیه برای مقابله با یکجانبه گرایی امریکا است. به نظرم با درنظر داشتن این دو هدف بنیادی میتوان گفت سازمان همکاری شانگهای تا اندازهای موفق بوده زیرا اگر امروزه سخن از جهان چند قطبی و پایان رهبری و سلطه امریکا بر جهان است، باید آنرا تا حد زیادی مدیون همکاریهای چین و روسیه دانست. زیرا سازمان شانگهای یکی از عرصههای همکاری این دو کشور محسوب میشود. همچنین این سازمان در زمینه مبارزه با تروریسم و ناامنی به ویژه در اسیای مرکزی اقداماتی انجام داده است. به هر حال این سازمان در رسیدن به اهداف محدود و ابتدایی خود موفق بوده اما برای دستیابی به اهداف فراتر از آن و تبدیل شدن به سازمان موفق اقتصادی و شناخته شدن به عنوان نهادی جهانی با کارایی امنیتی راه طولانی در پیش دارد.
برخورداری از وزن دیپلماتیک برای حل موضوع فلسطین
حسینی بیان کرد: اگرچه ساختار رسمی سازمان شانگهای به عنوان سازمانی اقتصادی و امنیتی در زمینه مبارزه با جدایی طلبی، تروریسم و افراط گرایی شناخته میشود، اما هنوز فاقد ساز و کارهایی است که بتواند خارج از این قلمرو و در حل و فصل تنشهای فعلی خاورمیانه ایفای نقش کند. بنابراین گرچه روسیه و چین در سازمان شانگهای مشارکت دارند اما تصور نمیکنم این سازمان در آینده نزدیک بتواند در خارج از قلمرو خود به ویژه در حل مسئله فلسطین و تحقق صلح آن نقش موثر داشته باشد.
وی گفت: حتی اثرگذاری و نقش شانگهای در ایجاد صلح در مناطق اسیای مرکزی و قفقاز هم عملاً محدود بوده و از ابزار لازم برای ایفای نقش در حفظ صلح در مقیاس بزرگتر برخوردار نبوده است. گرچه این مشکل مشاهده میشود اما سازمان شانگهای به لحاظ دیپلماتیک وزن قابل قابل توجهی برای رایزنی و حل موضوع فلسطین دارد و با مشارکت قدرتهای بزرگی همچون روسیه، چین، هند و قدرتهای منطقهای همانند ایران و پاکستان میتواند منعکس کننده صدای بخش بزرگی از مردم جهان به ویژه قدرتهای در حال ظهور باشد. در مجموع از قدرت اجبارآمیز کافی برای ملزم ساختن کشورها به تامین صلح در منطقه خاورمیانه و پایان دادن به جنگ غزه برخوردار نیست و باید برای رفع این مسئله تلاش کند.
انتهای پیام/
مینا افرازه